احساس های بدی دارم این روزها...احساس هایی از جنس یک بغض...شاید به وسعت یک خواب بی ستاره.
احساس هایی از جنس بی اعتمادی...از پس زدگی پس از یک دوره عاشق بودن.
آغوشم...گشوده بود...برای در آغوش کشیدن احساسات نابت...
آتش کشیدی وجودم را...با بی احساسیت.
احساساتی دارم...از جنس یک بغل به کوچکی یک خواب شیرین...وققتی تمام میشود.
احساساتم ... همه با هم میگریند....
احساساتم هم آغوش خدا شده اند ... احساساتم تنهایند... در اوج شلوغی احجام سنگین اطرافم.
احساساتم..اینقدر تنشان خارید...تا پوست انداخت...اینقدر تحقیر شد...تا بزرگ شد...آنقدر خورد شد...تا بی احساس شد.
میگریند...چشم هایم...و میگریم...در وجودم...برای داشتن حتی لحظه ای وجودت را.
احساساتم...فقط میحواهند رقیق باشند...مثل آب..جاری باشند...مثل روح...خشک باشند...مثل تو.
اشک ریختن هم عالمی دارد...خوشابحالت که تجربه در آسمان گریستن را نداری...خوشابحالت.
دل آوردٍ دل شکسته و زخم زخمٍ عطرنعنا
بگردم واسه دلت...امشب چی به تو گذشته و میگذره نعنا...
:) تنهایی...تنهایی...تنهایی.
آتش کشیدی وجودم را...با بی احساسیت
میدونی نعنا...آدمای سنگدل احساسات قشنگتو یه گوشه چال می کنن و ...
شاید بقیه احساس ندارن..شاید احساس تو رو درک نمیکنن...ازشون بعید نیست که با واژه ی احساس بیگانه باشن...
احساس های منم گریانند...احساسات منم تنهایند...
نیلو خانومم...اینکه همه احساس ندارند رو تایید نمیکنم...بلکه...احساس های همه با هم متفاوتند دوست خوبم.
شاید من اون اندازه که شما رو دوست دارم...شما این احساس رو نصفش رو هم به من نداشته باشی.
ولی...ما اسم بیتوجهی رو میذاریم بی احساسی.
دلت تنها نباشه همدمم...من همیشه رفیق احساسات لطیفتم.
:) بی احساسی هم یک نوع احساسه.
:) بله...از یک نوع احساس قوی و تاثیر گذار.
چه غمگین....
حالا شاد بنویسین خب..دلمون گرف هر چی دیدیم غمگین بودم..آها من کیم؟من دوست سارا
نمی دونم منو می شناسن یا نه؟
دوست مرجانم هستم :دی:دی
خیلی قشنگ بود و با احساس ولی غمگین
میسی
بوس بوس
:) سلام دوست سارا
سلام دوست من
سلام دوست مرجان
ممنون از حضور پر نشاط و پر انرژی شما
چشم...سعی میکنم شاد بنویسم...من بعد
اوا نعنا جونم ! توام ؟
ما که همه میدونیم این احساسات فقط به آدما زجررر میده دیگه چرا دو دستی بهش چسبیدیم !!!
ولش کنیم مزخرفو........
من که خیلی وقته یعنی ۲۰ یا ۳۰ سالی میشه که سنگدلم ... گیگیلی ام همینطور :دی
:) مگه من دل ندارم مرجان خانومم؟
آره...زجر میده...ولی نمیشه ولش کرد..میدونی...آدم با احساساتش زندس مرجانجون.
مزخرف!!!
شما شاید...ولی گیگیلیه ناز ما نه....دل سنگ بهاش چنده؟
باشه نعنا...پس من تو رو تو احساساتم شریک می کنم...هر چند که بودی!!
خوش اومدی سلی خانم...
عزیزم...اینجا جای دلنوشتاس...این که غمگینه چیز عجیبی نیست!!
:)ممنونم نیلوی مهربون
احساسات غمگینت رو نصف کن برای دوامون...ولی اون خوب خوباش و شادی هاش بهشه فقط مال خودت.
سارااااااااااااااااااااااااااااااا...
وبت فیلتر شده..:(((((((
سارا...وبت فیلتر شده؟
-------------------------------------
نیلوفر جون من رفتم...فیلتر نشده!
تو این زمونه احساساتی بودن خیلی سخته!..اما خب می شه احساسات رو برای کسی صرف کرد که لایقش باشه...!
مسئله پیدا کردن ادم لایقه...
همیشه فکر میکنیم طرفمون لایق محبت و احساس ماست
ولی یه مدت که میگذره....
من نگاهی را میمانم
که در اندوه غبار آئینهها
خاطرات خستهء خود را میجوید
اما نمییابد
ــــــــــــــــــــــ
سلامی من باب دوستی
قلم توانایی دارین .و دلی پر سوز
غمت کوتاه و لبت خندان . فعلا
علیک سلام
ممنون دوست من....
لب شما هم همیشه پر خنده و دلت لبریز شادی
سلام دوست عزیز وبلاگ خیلئ خوب و جالبئ دارئ خوشحال میشم ما رو با اسم( عاشقانه تنها ) لینک کنید
دوست عزیز اگه ما رو لینک کردین حتما در قسمت نظرات قید فرماید تا ما هم شما رو لینک کنیم
سلام دوست با احساس و حساس اگه کسی آنچنان که باید به احساس آدما جواب نمیده از عدم درکشه بزودی کسی که لایق این احساس باشه میاد