با عرض سلام و خسته نباشید (یا باشید!مسئله این نیست)٬خدمت انور منور نور افکن شما خواننده ی عزیز. و با عرض تبریک به مناسبت فرا رسیدن عید حمید فطر. شما را به خواندن ادامه ی پست دعوت می کنیم!
نویسندگان بس نویسنده ی وبلاگ وزین زیتون ( منهای بنده ی حقیر القلم ) یک یک چُنان اخترکان کهکشان راه یوزپلنگی به غیبت صغری( و بعضاً کبری) نایل آمده اند و دیده در پشت ابر پنهان نوموده٬ و ما مانده ایم و اینجا و احساس مسئولیتی که گهگاه ما را قلقلک می دهد که آهای مریم بنت البهجت بن تاج الملوک !........( بقیه اش گپی خودمانی بود با وجدانمان ). از آن رو بر این شدیم تا محض خالی نبودن عریضه پستکی چند هوا کنیم و اعلام داریم که ما و همه ی کودکان قلهک های کوچک خودمان را برای درمان بیما...هوم؟!چه می گفتیم؟؟ آری این بود که جسارت به خود و خاندانمان داده و در این جا حضور سبز به عمل آوردییم.
و من زیارتکم مسرور ! انَ هذا الپُست سَوف اخراجَنی مِن الزیتونْ مع نهایتة التقدیرات و التمجیدات و التحسینات و الا ماشاءا....!! می گی نه؟ اُنْظُر!
باشد که مورد غضب نویسندگان و دوستداران وبلاگ وزین زیتون واقع نشویم.
صلواااااااااااات
سلام خدمت خانوم انس الدله
حاج خانوم چطورن
جونه تو نمیومدیم من عمرا آپ نمیخواستم بکنم
خوب شد نزدم واسه ارسال وگرنه الان باید شبو تو کوچه میخوابیدم (خنده)
ای خدا به حق این روزهای مبارک توفیقی عنایت بشود جمیع زیتونیای عزیز شفا مرحمت نما بشوند
الفاتحه
حالا فکرامونو بکنیم..ببینم غضبتون کنیم یا نه! :دی
افشاگری می کنییییم
اگه فک کردی اون شب و یادم رفته که چطور یک دختر تهنا رو ترسوندیش ( اونم من!! من به این حسااااسی) سخت در اشتباهی!
آقایون خانوما این‌آقا اینا رو بهم گفت :
صورت چسبیده به شیشه
آقای جنی که نشسته رو دیوار سم داره و داره به آسمون نیگا میکنه
گربه ای که از دهنش خون می چکه اونم خون می ریزه رو کیبورد من!
و ........
از گفتن ادامه ی صور خوفناک به دلیل دلخراش بودن معذوریم.
باشد که از خجالتتان با کله به در آییم !
پاسخ می گوییم
خو... دوس داشتی غضب کن :دی :سی : چهل :پنجاه...
سلام
آپ جالبی بید (زبون)
ببین انس الدوله یعنی خیلی باحالی :دی جونه تو !
پاسخ می گوییم!
جالبی از چشمانتان می بارد و لا غیر.
باشد که تفکر کنیم ببینیم شما را مغضوب می نماییم یا خیر!!!:))
باشد که زودتر فکر کنید جان شما خواب و خوراکمان زایل شده است!
شما را مورد لطف مایی مریم خانوم....نه مورد غضب ما(من...میدونی که اگه بهت غظب کنم بیچاره میشی میمی...:)) هوای خودت رو داشته باش)
تبریکات صمیمانه ما را جهت ورود به این وبلاگ پر فیض و برکت پذیرا باش
من نندونم این گفتن چه بود
لییییییک چون گفتم پشیمانی چه سود !( همچیناک بود شعره)
پروردگارا !!
همگان گارد غضبناکی گرفتند
بر بخشش و عفو ما نظر گرفتند
تهدید mikeniii ؟ :دی
عجب شیر تو شیری میشه این زیتون ((=
مریم جون خوش اومدی به جمع ما مُنگُل ها (غشمولک)
سلام
وبلاگ قشنگی دارین مخصوصا این نوشته ی مریم خام خیلی قشنگ بود خیلی حال کردم
موفق باشید
شنیدٌم بر حسب اتفاق حصبَه گروفتی
ببینٌم درستَه؟
تکذیب می کنیییم.
می بینم که فشار اوردیوووووووووووووووو داره نتیجه می ده
فشار آوردی دیگر چه واژه ای ست فرزندم؟!!
خو تو غِلط میکِنی که تُکذیب میکِنی
مو خودوم میدونُم که تو سیا سُرفٌه داری
راسی...دس اونی که زد آی دیتَ پِروند درد نَکنه
خودوم اجیرش کِرده بودوم
جفتک بر داغ دلمان زدن کردی. آیدیمان را به یادمان آوردی خدا آیدی ت را به یادت بیاورد!
و چون دیدندی که دوستان مارا غضب ننموده و مورد لطف ایشان واقع گشته ایم بر ما تهمت بیماری دشوار العلاج می زنی؟ چرا نیرنگ mikeniii؟!
و ما کما فی السابق تکذیب می کنییم!