چی میشد اگه منم مث خیلی های دیگه بی خیال بودم .. به کجای دنیا برمیخورد اگه معنیه هیچی رو نمیدونستم توی فکر پرسیدنشم نبودم ..کاش نسبت به همه و همه بی تفاوت بودم کاش نمیدونستم حق من از این زندگی از این دنیا چیه ... کاش همه فکر و خیالم فقط خوردنو خوابیدن بود .. دلم میخواست گاو گوسفندی زندگی میکردم ، گاو میرفتم الاغ بر میگشتم ... خدایا تو که خیلی چیزا رو ازمون دریغ کردی دیگه این حساسیتها حس ششم و هفتم رو چرا انداختی به جونمون ؟
دلم میخواست نگاهم به اون دور دورا نبود ، یا اگه بود راهشو بلد نبودم ... ولی حالا که میدونم از کدوم ور میرن ، شهامتشو ندارم ... اینه که عذابم میده اینه که میگم کاش خر بودم نفهم بودم ، کاش سیب زمینی بودم بی رگگگگگگگگگ ، چرا بیسواد نشدم من !
هنوز برام ناشناسی....
دلم میخواد مثل تخم مرغ شانسی ...انتخابت کنم و شانسم رو امتحان کنم.
من خوش شانسم...حتما تو یه سوسک سیاهی!